جدول جو
جدول جو

معنی آماج خانه - جستجوی لغت در جدول جو

آماج خانه(نَ / نِ)
آماجگاه
لغت نامه دهخدا
آماج خانه
جای نشانه تیر نشانه گاه آماج خانه، نشانه هدف، میدانی که در آن نشانه نهند برای مشق و ورزش تیراندازی، آنجا که شیار کنند زمین شیار شده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمان خانه
تصویر کمان خانه
سوراخ موجود در میانۀ کمان در کنار محل دست گرفتن که تیر را از آن می گذرانند، خانۀ کمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باج خانه
تصویر باج خانه
باجگاه، جای گرفتن باج، محل وصول عوارض، محل وصول عوارض گمرکی، باجگاه، باژگاه
فرهنگ فارسی عمید
(سَرْ را نَ / نِ)
دکان زین فروشی. (آنندراج) ، بازار زین سازی و زین فروشی
لغت نامه دهخدا
(کَ نَ / نِ)
جایی که کمان را در آن گذارند. قربان. (فرهنگ فارسی معین).
، گوشۀ کمان. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). مرکضۀ قوس و آن دوخانه باشد. سیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کمان خانه ابرو، ابروی کمان مانند. (فرهنگ فارسی معین). قوس ابرو:
من از این هر دو کمان خانه ابروی تو، چشم
برنگیرم وگرم دیده بدوزند به تیر.
سعدی.
دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت
باز مشتاق کمان خانه ابروی تو بود.
حافظ.
در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب، کمان خانه ابروی تو سازم.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(سَ نَ / نِ)
خانه ای که مخصوص است به آواز و رقص بخصوص اگر دراویش آنرا ترتیب دهند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
گمرکخانه. محل وصول عوارض
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
خانه ای که مال و متاع در آن نهند. (آنندراج). بیت المال و خزانه و انبار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قمار خانه
تصویر قمار خانه
محلی که در آن قمار کنند
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که کمان را در آن گذارند قربان، گوشه کمان. یا کمانچه ابرو. ابرو کمان مانند: (من ازین هر دو کمان خانه ابرو تو چشم بر نگیرم و گرم چشم بدو زند بتیر)، (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باج خانه
تصویر باج خانه
محل وصول باج محل وصول عوارض، گمرک خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال خانه
تصویر مال خانه
خانه ای که مال و متاع در آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باج خانه
تصویر باج خانه
((نِ))
گمرک، محل گرفتن باج
فرهنگ فارسی معین